دفتر خاطرات

شرح حال من

دفتر خاطرات

شرح حال من

عاشقانه هایم برای دخترم سوفیا

  • ۰
  • ۰

من همیشه عادت دارم بغلت میکنم بوست میکنم و میگم تو هدیه ی خدای ،خدا تو رو به من هدیه داده،تو عشقمی جونمی،و کلی کلمات محبت امیز دیگه و بیشترش اینا بود.

یه روز خیلی اذیتم کردی و من خیلی ناراحت شدم و دعوات کردم تو هم بغض کردی و با بغض گفتی،مامان خودت دوفتی(گفتی) خدا داده،مامان من خدا داده به تو🥺 وای دلم غش رفت برات قلبم گرفت واسه حرفات،وااای که‌ چقدر ناز داری عروسک مامان،خیلی دوستت دارم

اما چند ماهی هست خیلی شیطون شدی..

  • ۰۱/۰۶/۰۸
  • آنشرلی ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی