دفتر خاطرات

شرح حال من

دفتر خاطرات

شرح حال من

عاشقانه هایم برای دخترم سوفیا

  • ۰
  • ۰

فراق از موش موشی

بهمن۱۴۰۰
یه عروسک موش داری اسمش رو گذاشتی موش موشی خیلی دوستش داری و هر شب میزاری بغلت و میخوابی و خیلی زیاد بهش وابسته هستی هرجا بریم میاریش با خودت مهمونی گردش مسافرت هرجاااا...
یه روز با خودت بردیش مهد قرآن وقتی برگشتی فراموش کرده بودی بیاریش خونه و جا مونده بود مهد☹️
شب خیلی گریه کردی و ما سرگرمت کردیم با عروسک های دیگه و خوابت برد،شب ساعت۳ بیدار شدی و گریه میکردی و میگفتی من موش موشیم میخوام😄باز من و بابا کلی نازت کردیم و بالاخره خوابت برد..‌

  • ۰۱/۰۲/۱۷
  • آنشرلی ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی