دفتر خاطرات

شرح حال من

دفتر خاطرات

شرح حال من

عاشقانه هایم برای دخترم سوفیا

  • ۰
  • ۰

شهریور00

همیشه عادت داشتی بابت تمام چیزای که برات خریده بودم ازم تشکر کنی و بیشتر شبها موقع خواب میگفتی مرسی که برام بولاس(همون لباس😀)خریدی،مرسی برام کفش خریدی و غیره...

خلاصه چند شب پیش علاوه بر تشکر بابت خریدها،گفتی مامان گفتم جونم،گفتی مرسی برام پا خریدی دست خریدی چشم خریدی😅خلاصه بابت اعضای بدنت ازم تشکر میکردی وااااای خیلی ذوقتو کردم،گفتم اینا رو خدا آفریده من نخریدم،گفتی خدا برام پا خریده دست خریده چشم خریده😂😂😂😂وااااای اینقدر دوست داشتنی بودی که دوست داشتم ساعت ها فقط بوسه بارونت کنم..

مرسی که هستی

شکر حمدا لله

  • ۰۰/۰۸/۰۹
  • آنشرلی ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی