دفتر خاطرات

شرح حال من

دفتر خاطرات

شرح حال من

عاشقانه هایم برای دخترم سوفیا

  • ۰
  • ۰

سینه خیر برعکس

شنبه17/2/98

اولین بار که سینه خیز رفتی و ما ذوق زده شدیم دیگه نرفتی  و همش دست و پاهات رو مثل حالت پرواز بالا میگرفتی ،تا امروز که به عقب سینه خیز رفتی و با کمک دستات خیلی بلند میشی انگاری میخوای گوگله کنی و روح مارو شادتر کنی،کلا تو دختر زرنگ و باهوشی هستی وقتی ده روزت بود و من تلاش میکردم شیرمو بخوری ولی تو با پاهات محکم میزی به پای من و خودتو عقب میکشیدی دقتی به عمه سمیرا گفتم گفت این کار بچه بزرگاست نه نوزاد😊

خدایا شکرت

  • ۹۸/۰۱/۲۰
  • آنشرلی ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی